چه بر سرشان آمد را خودشان هم هنوز نمیدانند؛ قدرت، ثروت و توپ پر رسانهای هم داشتند ولی واماندند و صندلی ریاست شورای شهر تهران را واگذار کردند. هنوز هم نمی دانند که چگونه اینگونه شد که در اولین سال به دست آوردن قدرت، باید ردای قدرت را از تن به در و به جناح مقابل تقدیم کنند. گویا اصلا آنان برای ریاست بر ساختمان بهشت ساخته نشدند. در دور اول در تهران آنقدر سیاسی کاری کردند که دولت همسوشان، بساطشان را برچید. در 2 دوره بعد هم که رقیب اصولگرا، مجالشان نداد و حرفی برای گفتن نداشتند. دوره چهارم اما قوی وارد کارزار شدند و در برابر رقیب سنتیشان که با چند لیست جداگانه آمدند، ظرفیت قابل توجهی را از آن خود کردند. با تکیه بر همین ظرفیت و تنها با یک رای بیشتر، مهدی چمران را از یازدهمین سال ریاست بر شورای شهر تهران محروم کردند. ریاست شورای شهر را که در ید خویش دیدند، با نیم نگاهی به قدرت گرفتن اصلاحات در دولت، خوب تاختند و تلاش کردند تلافی ده سال ریاست اصولگرایان را در چند ماه در بیاورند.
اولین گامشان نیز از میدان به در کردن محمدباقر قالیباف بود که 8 سالی شهرداری را در تصرف خویش داشت. برای این کار در ۱۷ شهریور فردی را در مقابل قالیباف قرار دادند که پدرش، پدر دولت نیز به حساب میآمد. محسن هاشمی پسر بزرگ آیت الله هاشمی رفسنجانی رقابت سخت و نفسگیری را برای ریاست بر شهرداری تهران با دکتر قالیباف داشت؛ رقابتی که در نهایت با یک رای بیشتر، قالیباف را برای 4 سال دیگر شهردار تهران کرد.
این تک رای اما در شورای شهر جنجالی به پا کرد. اصلاحطلبان شورا که در کلام از سیاسی نبودن شورای شهر سخن میگفتند، در عمل اما مسیر دیگری را برگزیدند و به دنبال نفری شانزدهمی بودند که به قالیباف رای داد. البته او را پیدا هم کردند. او کسی نبود جز الهه راستگو؛ عضو حزب اسلامی کار. مشخص شدن تک رای راستگو، آغاز راهی بود که یک سال درازا داشت.
از روز رای گیری تا دومین جلسه شورای شهر تهران به قدری بر راستگو تاختند که او در نطقی پیش از دستور از فشارها بر خود گلایه کند و بگوید که "اینجانب که با بیش از ۳۲ سال سابقه خدمت را داشتهام به سبب رعایت یکسری اصول بدیهی در انتخاب شهردار تهران مورد بی مهری و بی توجهی برخی رسانهها و افراد قرار گرفتهام که رفتارشان مصداق بارز بد اخلاقی و بی حرمتی به حریت و آزادگی و آزاداندیشی است".
او این را هم گفته که "افرادی در خصوص اینجانب اظهارنظر کردهاند که اصلاًهیچ سابقه سیاسی نداشته و ندارند و تقریباً اکثر افراد هم افراد همگروه من که به شورا راه یافتند قبل از شورا میگفتند شورا جای کار سیاسی نیست ولی آنچنان در کار سیاسی فرو رفتهاند که تقریباً مسائل مردم را به فراموشی سپردهاند".
همین سخنان نیز باعث شد تا عبدالحسین مختاباد، حکیمی پور، اسماعیل دوستی و فاطمه دانشور در حین این سخنرانی جلسه را ترک کنند و در جمع خبرنگاران هر آنچه را که میخواهند علیه راستگو بگویند. در این وانفسا فاطمه دانشور که سابقه تحزب آنچنانیای نیز نداشت، مدعی شد "راستگو در جمع فراکسیون اصلاح طلبان به قران قسم خورده بود که به هاشمی رای می دهد. اما این بی اخلاقی بود که به قالیباف رای داد.
او راستگو را خائن، دروغگو، بیاخلاق و منافق خواند و در اظهارنظری جالب گفت:اتهام کار سیاسی در شورا به اصلاحطلبان را رد میکنم و اگر کسی کار سیاسی را شروع کرده باشد این آقای قالیباف است!.
ثروتمندترین زن کشور حتی از حزب اسلامی کار خواست که با راستگو به شدت برخورد کند و درباره کاندیدای معرفی شده خود پاسخگو باشد!
شورای مرکزی حزب اسلامی کار نیز در جلسهای، موضوع را برای بررسی به شورای داوری این حزب ارجاع داد. در این جلسه مطرح شد که رأیدادن به قالیباف جرم نیست، اما خانم راستگو در جلسات هماهنگی اصلاحطلبان از تصمیمش در رأی به محسن هاشمی سخن گفته ولی در عمل به محمد باقر قالیباف رای دادهاست که این اقدام باید پیگیری شود. پس از تشکیل جلسه شورای مرکزی حزب اسلامی کار در روز ۱۸ شهریور ۱۳۹۲، جلسه شورای اداری این حزب تشکیل و در آن تصمیم گرفته شد که الهه راستگو از این حزب اخراج شود. راستگو با وجودی که میتوانست در این جلسه حضور یافته و از خود دفاع کند از این کار خودداری کرد. نهایتاً در روز ۲۰ شهریور ۱۳۹۲ بیانیه اخراج الهه راستگو از سوی حزب اسلامی کار منتشر گردید.
اصلاحطلبان شورای شهر تهران از این برخورد تند و سیاسی با راستگو خوشحال بودند اما در آن زمان تنها احمد مسجد جامعی بود که عواقب برخورد شلاقی با راستگو را می دانست. او دو روز بعد رفتارهای برخی اصلاحطلبان با راستگو را اشتباه و غلط خواند اما دیگر کار از کار گذشته بود و اولین اقدام سیاسی اصلاحطلبان شورای شهر تهران به اخراج راستگو و بی محلی اصلاحطلبان با وی منتهی شد.
یکی دیگر از مهمترین چالشهایی که اصلاحطلبان در چهارمین دوره شورای شهر ایجاد کردند، بحث آتشسوزی خیابان جمهوری بود که متاًسفانه در طی این حادثه 2 نفر از همشهریان عزیز تهرانی جان خود را از دست دادند. البته میتوان خرابی تجهیزات آتشنشانی را یکی از علل اصلی بروز این حادثه ناگوار دانست ولی شاید بیش از آنکه نظر اعضای شورا به مرگ دو هموطن عزیز جلب شود به موج سواری بر روی خون این عزیزان و بهرهبرداری سیاسی از این حادثه معطوف شده بود و در حالی که شهرداری تهران نیاز به کمک مبرم شورا برای حل مشکل موجود داشت بحث استیضاح شخص شهردار توسط چند نفر از اصلاحطلبان شورا به شدت پیگیری شد ولی در انتها با توجه به گزارش وزارت کشور، صاحب ساختمان که به اخطارهای شهرداری توجهی نداشت مقصر اعلام شد و نخستین سناریو اصلاحطلبان شورا برای استیضاح شهردار منتفی شد.
چندی بعد از این حادثه ناگوار، حادثه واژگونی اتوبوس مسافربری در یکی از نقاط تهران اتفاق افتاد که متاًسفانه برخی از همشهریان عزیز تهرانی به شدت مصدوم شدند.این بار نیز اصلاحطلبان شورای شهر به اعتراض شدید به شهردار تهران پرداختند و بحث اخراج رئیس سازمان اتوبوسرانی را پیگیری کردند اما شهرداری تهران که درس عبرتی از حادثه گذشته (آتشسوزی خیابان جمهوری) گرفته بود با یک تصمیم جدی بحران پیش آمده را مدیریت و دستور پلمب شرکت اتوبوسرانی مربوطه را صادر کرد تا سوءاستفاده سیاسی اصلاح طلبان شورا را از این اتفاق خنثی شود.
طرح تکریم بانوان در شهرداری تهران یکی از طرحهایی بود که میتوانست دید سیاسی این گروه را نسبت به عملکرد شهردار تهران و تیم مدیریتی وی نشان دهد. اصلاحطلبان شورا نخستین گروهی بودند که تکریم بانوان را «تفکیک جنسیتی» خوانده و با آن به شدت مخالفت کردند بدون آن که رضایت اکثریت کارمندان را در نظر بگیرند، با این اوصاف اصلاحطلبان شورای شهر با موضعگیری خود علیه این طرح، توانستند به اجرای این طرح کاملاً اسلامی کمک کنند.
یکی دیگر از اقدامات سیاسی شورای شهر تهران به ماجرای نظارت بر روزنامه همشهری باز می گردد. اصلاح طلبان تلاش داشتند که حتی بر شورای سردبیری این مجموعه نظارت کنند و تیترها را سبک و سنگین کنند و بعد اجازه انتشار آن را بدهند. حتی تصور این مساله غیر قابل باور است که روزنامه ای که در حال پایان کار روزانه است، باید تیترها را به اعضای از شورای شهر نشان دهد که اصلا سابقه رسانه ای ندارند و آنها با معیارهای خودشان تیتر را تائید و یا رد کنند.
مورد دیگری که اصلاح طلبان شورای شهر تهران، سعی در سوءاستفاده از آن را داشتند بحث قتل یک شهروند توسط کارگران پیمانکار بازیافت شهرداری بود. در مجموع این اتفاق رنج آور اگر چه باعث منقلب شدن حال هموطنان عزیز شد اما با معرفی متخلفان به قوه قضائیه تقریباً این مورد تلخ نیز ختم به خیر شد.
آخرین اقدام اما در ماجرای انتخاب رئیس شورای شهر تهران اتفاق افتاد. از یک طرف فشار بر اعضا و اتهام به اصولگرایان در رسانه ها و از سوی دیگر وزارتخانه ها تلاش می کردند که ورزشکاران به مسجد جامعی رای بدهند. همین مساله واکنش مهرداد بذرپاش عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی را برانگیخت تا او بگوید خبرهای رسیده حاکی از این است که وزارت ورزش و جوانان در انتخابات هیأت رئیسه شورای شهر تهران اعمال نفوذ و دخالت میکند.
مجتبی شاکری عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران درباره اقدامات برخی جریانهای سیاسی و اظهارات برخی افراد برای تلاش جهت نفوذ در انتخابات هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران گفت: یکی از اعضای شورا در جلسه روز یکشنبه موضوعی درباره دو ساله بودن فعالیت هیئت رئیسه شورا مطرح کرد این درحالی است که ماده 14 قانون مصوب مجلس شورای اسلامی که به این موضوع اشاره داشته اصلاح شده و در ماده 16 همین قانون فعالیت هیئت رئیسه یک ساله تعیین شده است ضمن اینکه این رویه در چند سال اخیر شورای شهر ملاک عمل بوده و نیازی به استفساریه نیست.
عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به اقدامات و ابزارهایی که برخی افراد برای خارج کردن رقبای خود از صحنه انجام میدهند اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال یک عضو شورای شهر به عضو اصولگرای شورا مأموریت داده تا در جلسهای به نمایندگی از وی شرکت کند، با این هدف که در غیاب او جلسه دیگری که در آن به رأیگیری نیاز است برگزار و یک رأی از طیف مقابل کم شود. همچنین چند ماه گذشته به عضو دیگری شورای شهر از سوی اصلاحطلبان پیشنهاد شده تا به وی سمت نایب رئیس را در ازای رأی دادن به کاندیدای مورد نظرشان بدهند.
وی در ادامه به عملکرد هیئت رئیسه شورای شهر تهران اشاره کرد و گفت: مسجدجامعی رئیس شورای شهر تهران گاهی برخلاف آئیننامه و به شیوهای نرم، اقداماتی را انجام داد که از جمله آنها جابهجایی برخی دستور جلسات شورا و جابهجایی نوبت افرادی است که قصد صحبت در جلسات شورای شهر را دارند. این در حالی است که در برخی شرایط خاص رئیس شورا به تنهایی تصمیم میگیرد و هیئت رئیسهای در کار نیست. به عنوان مثال قرار بود انتخابات هیئت رئیسه یکشنبه برگزار شود اما وی یک تنه از قرار دادن این موضوع در دستور جلسه خودداری کرد که این امر واکنش سه عضو شورای شهر را در پی داشت.
همین اقدامات و سیاسی کاری ها باعث شد تا کسانی که در دوره قبل به مسجد جامعی رای داده بودند، در این دوره برای پرهیز از افراط و سیاسی کاری به مهدی چمران که پیش از این ده سال ریاست بر شورای شهر تهران را در دستانش داشت، رای بدهند و او را با تعداد آرای باور نکردنی(18 رای) برگزینند.
شاید به قدرت رسیدن اصولگرایان در انتخابات شورای شهر تهران همچون شورای شهر دوم تهران، مسیر تازهای باشد برای فتح مجلس دهم و ریاستجمهوری دوازدهم.